شکل 4-5: محمدحسن، زن با گلابدان، رنگ و روغن روی بوم،106.71 سانتیمتر، تهران، قرن سیزدهم ه. ق، (مأخذ: Japaridze,2004:16)126
شکل 4-6: محمدحسن، زن با آینه، رنگ و روغن روی بوم،107.76 سانتیمتر، تهران، قرن سیزدهم ه. ق، (مأخذ: Japaridze,2004:12)126
شکل 4-7: رضا عباسی، آبتنی کردن شیرین، اواخر قرن 11، اصفهان، خمسه نظامی (مأخذ: canby,1996:124) 129
شکل 4-8 :رضا عباسی، جوان خیالباف، قرن 11، اصفهان، (مأخذ:canby,1996:63)130
شکل 4-9: رضا عباسی، گردش با نجیبزاده، قرن 11، اصفهان، (مأخذ:canby,1996:97)130
شکل 4-10: رضا عباسی، جوان با ، قرن 11، اصفهان، (مأخذ:canby,1996:71).130
شکل 4-11: رضا عباسی، قرن 11، عشاق، اصفهان، (مأخذ:canby,1996:167).130
شکل 4-12: منسوب به محمدصادق، عشاق در بغل هم، رنگ و روغن روی بوم، 149.8×96.5 سانتیمتر، تهران، قرن سیزدهم ه.ق (مأخذ: diba,1998:156).133
شکل 4-13: هنرمند نامعلوم، خواهرها، رنگ و روغن روی بوم، 117×72 سانتیمتر، تهران، قرن سیزدهم ه.ق (مأخذ: Japaridze,2004:27)133
شکل 4-14: هنرمند نامعلوم، جوانی در حال آغوش گرفتن معشوق، رنگ و روغن روی بوم، 151×83 سانتیمتر، تهران، قرن سیزدهم ه.ق (مأخذ: مجموعهای از نقاشیهای ایرانی در سدههای دوازدهم و سیزدهم،50:1351).135
شکل 4-15: محتملا محمدصادق، دو دلداده دست در گردن در حال نوشیدن شراب، رنگ و روغن روی بوم،56×79 سانتیمتر، تهران، اوایل قرن سیزدهم ه.ق (مأخذ: مجموعهای از نقاشیهای ایرانی در سدههای دوازدهم و سیزدهم 16:1351)135
شکل 4-16: محمدحسن، شیخ صنعان از دست دختر ترسا شراب مینوشد، رنگ و روغن روی بوم، 106×81 سانتیمتر، تهران، قرن سیزدهم ه.ق (مأخذ: مجموعهای از نقاشیهای ایرانی در سدههای دوازدهم و سیزدهم،36:1351)137
شکل 4-17: محتملا محمدصادق، دو دلداده با مینای شراب، رنگ و روغن روی بوم،61×78 سانتیمتر، تهران، اوایل قرن سیزدهم ه.ق (مأخذ: مجموعهای از نقاشیهای ایرانی در سدههای دوازدهم و سیزدهم،17:1351).138
شکل 4-: هنرمند نامعلوم، دو دلداده در چشمانداز، رنگ و روغن روی بوم،62×92 سانتیمتر، تهران، قرن سیزدهم ه.ق (مأخذ: مجموعهای از نقاشیهای ایرانی در سدههای دوازدهم و سیزدهم،57:1351).139
شکل 4-19: هنرمند نامعلوم، ایاز و عذرا، رنگ و روغن روی بوم،97×65 سانتیمتر، تهران، قرن سیزدهم ه.ق (مأخذ: مجموعهای از نقاشیهای ایرانی در سدههای دوازدهم و سیزدهم،58:1351)139
شکل 4-20: هنرمند نامعلوم، زوج عاشق، رنگ و روغن روی بوم، 79×72 سانتیمتر، تهران، قرن سیزدهم ه.ق (مأخذ:Najmabadi,2005:12).140
شکل 4-21: هنرمند نامعلوم، پرتره از عباس میرزا، رنگ و روغن روی بوم، 79×72 سانتیمتر، تهران، قرن سیزدهم ه.ق (مأخذ:japaridze,2004:35).140
شکل 4-22: هنرمند نامعلوم، نوازنده، رنگ و روغن روی بوم،85.5.71 سانتیمتر، تهران، قرن سیزدهم ه.ق (مأخذ:japaridze,2004:35).140
شکل 4-23: هنرمند نامعلوم، عشاق با خدمتکار، رنگ و روغن روی بوم، 142.5.85 سانتیمتر، تهران، قرن سیزدهم ه.ق (مأخذ: japaridze,2004:45).141
شکل 4-24: هنرمند نامعلوم، عشاق با خدمتکار، رنگ و روغن روی بوم، 150.90 سانتیمتر، تهران، قرن سیزدهم ه.ق (مأخذ: japaridze,2004:49).141
شکل 4-25: هنرمند نامعلوم، رنگ و روغن روی بوم، تهران، قرن سیزدهم ه.ق.141
شکل 4-26: هنرمند نامعلوم، مرد جوان با باز، رنگ و روغن روی بوم، 158×80 سانتیمتر، تهران، قرن سیزدهم ه.ق (مأخذ: japaridze,2004:33).142
شکل 4-27: محمدصادق، دو دلداده در حال نوشیدن شراب، رنگ و روغن روی بوم،87×100 سانتیمتر، تهران، اوایل قرن سیزدهم ه.ق (مأخذ: مجموعهای از نقاشیهای ایرانی در سدههای دوازدهم و سیزدهم،15:1351).144
شکل 4-28: هنرمند نامعلوم، دو دلداده دست در گردن، رنگ و روغن روی بوم، 73×46 سانتیمتر، تهران، قرن سیزدهم (مأخذ: مجموعهای از نقاشیهای ایرانی در سدههای دوازدهم و سیزدهم،28:1351).144
شکل 4-29: میرزا بابا، زن مست، رنگ و روغن روی بوم،146×94 سانتیمتر، تهران، قرن سیزدهم (مأخذ:diba,1998:158).145
شکل 4-30: هنرمند نامعلوم، رقاصه با زنگ، رنگ و روغن روی بوم،127×79 سانتیمتر، تهران، قرن سیزدهم (مأخذ: مجموعهای از نقاشیهای ایرانی در سدههای دوازدهم و سیزدهم،47:1351)145
شکل 4-31: میرزا بابا، دو دختر حرم، رنگ و روغن روی بوم، 106×164.2 سانتیمتر، تهران، قرن سیزدهم ه.ق (مأخذ: diba,1998:206)146
شکل 4-32: ابوالقاسم، زن جوان در حال نواختن تار، رنگ و روغن روی بوم، 116×70 سانتیمتر، تهران، قرن سیزدهم ه.ق (مأخذ: مجموعهای از نقاشیهای ایرانی در سدههای دوازدهم و سیزدهم،27:1351).147
شکل 4-33: منسوب به احمد نقاش، زن آکروباتباز، رنگ و روغن روی بوم، 80×151 سانتیمتر، تهران، قرن سیزدهم ه.ق (مأخذ: Diba,1998:210)148
شکل 4-34: منسوب به احمد نقاش، زن آکروباتباز، رنگ و روغن روی بوم، 80×151 سانتیمتر، تهران، قرن سیزدهم ه.ق (مأخذ: Diba,1998:210)148
شکل 4-35: هنرمند نامعلوم، زن رقاص با قاشقک، رنگ و روغن روی بوم، 158×90 سانتیمتر، تهران، قرن سیزدهم ه.ق (مأخذ: Diba,1998:209)149
شکل 4-36: هنرمند نامعلوم، زن رقاص با قاشقک، رنگ و روغن روی بوم، 158×90 سانتیمتر، تهران، قرن سیزدهم ه.ق (مأخذ: Diba,1998:209)149
شکل 4-37: هنرمند نامعلوم، مادر و فرزند با گربه، رنگ و روغن روی بوم،119×75 سانتیمتر، تهران، قرن سیزدهم ه.ق (مأخذ: مجموعهای از نقاشیهای ایرانی در سدههای دوازدهم و سیزدهم، 29:1351).150
شکل 4-38: محمدحسن، مادر و فرزند با طوطی، رنگ و روغن روی بوم،111×80 سانتیمتر، تهران، قرن سیزدهم ه.ق (مأخذ: مجموعهای از نقاشیهای ایرانی در سدههای دوازدهم و سیزدهم،38:1351).150
شکل 4-39: داوینچی، Benois Madonna، رنگ و روغن روی بوم، 49.5×31 سانتیمتر، قرن پانزدهم میلادی (مأخذ: zollner,2003:84)151
شکل 4-40: داوینچی، Litta Madonna، رنگ و روغن روی بوم، 42×33 سانتیمتر، قرن پانزدهم میلادی (مأخذ:zollner,2003:217)151
شکل 4-41: هنرمند نامعلوم، خانواده، رنگ و روغن روی بوم، 15.49×10.16 سانتیمتر، تهران، قرن سیزدهم (مأخذ:Diba,1998:78).152
شکل 4-42: هنرمند نامعلوم، مادر و فرزند با گربه، رنگ و روغن روی بوم،119×75 سانتیمتر، تهران، قرن سیزدهم ه.ق (مأخذ: مجموعهای از نقاشیهای ایرانی در سدههای دوازدهم و سیزدهم،24:1351).152
شکل 4-43: ابوالقاسم، تصویر زن جوان، رنگ و روغن روی بوم، 74×46 سانتیمتر، تهران، قرن سیزدهم ه.ق (مأخذ: مجموعهای از نقاشیهای ایرانی در سدههای دوازدهم و سیزدهم،48:1351)153
شکل 4-44: هنرمند نامعلوم، رنگ و روغن روی بوم، تهران، قرن سیزدهم ه.ق.154
شکل 4-45: هنرمند نامعلوم، زن جوان با رز، رنگ و روغن روی بوم، 4×94 سانتیمتر، تهران، قرن سیزدهم (مأخذ: diba,1998:205).154
شکل 4-46: هنرمند نامعلوم، زن جوان با چادر و سیب، رنگ و روغن روی بوم،160×96 سانتیمتر، تهران، قرن سیزدهم ه.ق (مأخذ: مجموعهای از نقاشیهای ایرانی در سدههای دوازدهم و سیزدهم،24:1351).154
شکل 4-47: هنرمند نامعلوم، مدهوش شدن ندیمگان زلیخا از جمال یوسف، رنگ و روغن روی بوم، 114.80 سانتیمتر، تهران، قرن سیزدهم ه.ق (مأخذ: مجموعهای از نقاشیهای ایرانی در سدههای دوازدهم و سیزدهم،45:1351)156
1- فصل اول
کلیات تحقیق
مقدمه
دورهی قاجار یکی از متناقض ترین و شگفت انگیزترین دوره های تاریخی ایران و محل برخورد بحران آفرین عناصر کهنه و نو، وقوع انقلاب های ی و اجتماعی و آغاز تحولات جدی فرهنگی و هنری است. در اثر کوشش روشنفکران نسل های اخیر، تحولات اجتماعی-فرهنگی قرن سیزدهم، در بسیاری از شاخههای هنری به ویژه شعر و ادبیات، موسیقی و معماری مورد بررسی قرار گرفته است. در حالیکه در زمینهی نقاشی و هنرهای تجسمی دوران قاجار کار بسیار مانده است. لذا انجام مطالعاتی که از منظرگاه های گوناگون به شکلگیری تحولات نقاشی در این دوران بپردازد اامی است. بررسی هنر این دوره تا حدود زیادی در گروی شناخت بسترهای اجتماعی، ی، اقتصادی و کل جریان قدرتمندی است که روح تاریخ را از حال شرقی خود به وجه غربی تغییر داد. پژوهش حاضر می کوشد تا با بهره بردن از روش تحلیل گفتمان به بررسی آثار نقاشی دورهی اول هنر قاجار بپردازد.
در این در این راستا پژوهش گر برای رسیدن به اهداف موردنظر خود در این پایان نامه مباحث را در پنج فصل دسته بندی نبوده است:
ـ فصل اول طرح تحقیق؛ انگیزه پژوهش، بیان سوالات، اهداف و اهمیت پژوهش و روش پژوهش پایان نامه در این فصل توضیح داده شده، روش تحقیق کیفی بوده
و مانند دیگر تحقیقات کیفی با متن سر و کار دارد و نه با مقادیر کمی و عددی (شمار و فراوانی) متغیرها. در واقع در این نوع تحقیقات متن نه تنها داده های اصلی را که یافته ها بر آن متکی اند فراهم میکند بلکه اساس تفسیر این داده ها نیز هست و در عین حال وسیله و ابزار اصلی ارائه و انتقال یافته ها به شمار میآید.
ـ فصل دوم با تعاریف و چارچوب مرتبط با موضوع پژوهش در جهت گشایش به متن آغاز میشود و در بخش اول خود به تبارشناسی گفتمان پرداخته و سپس گفتمان را از منظر فوکو بررسی کرده و پس از آن تبار شناسی جنسیت و تفاوت دو واژهی جنس و جنسیت بیان میشود و گفتمان جنسیت گرا مورد توجه قرار میگیرد؛ و در پایان با بحث نشانهشناسی و نشانهشناسی اجتماعی با معنای بصری این فصل به پایان میرسد.
ـ فصل سوم در حقیقت تاریخچه میباشد که در ابتدا به گفتمانها وشرایط اجتماعی موجود در دوران صفویه و بررسی رفتار جنسی در این دوران پرداخته، مردان، ن و امردان را معرفی میکند و در بخش بعد شکلگیری دوران قاجار و گفتمان جنسیت در دورهی قاجار را مورد خوانش قرار داده. بعد از آن به بحث مدرنیته و ورود آن به ایران و والیته در دورهی مدرن پرداخته شده است.
ـ فصل چهارم، در این فصل 7 اثر نقاشی مربوط به دوران صفویه و 40 اثر مربوط به دوران قاجار مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است.
ـ فصل پنجم، به یافته های پژوهش و پاسخ به سوالات و نتیجه گیری میپردازد.
بیان مسأله و انگیزۀ پژوهش
بنا به تعریف بوردیو هر اثر هنری درون فضایی تعریف میشود و این فضا به معنای نظامی همگون از اندیشه ها نیست بلکه نظامی از تفاوت ها و تنوع هاست که هر اثر هنری درون آن تعریف میشود. فضایی که وی در ارجاع به میشل فوکو آن را فضای مقدورات استراتژیک مینامد، یعنی فضایی که هر مولدی اعم از نویسنده و هنرمند، آفرینشگریِ خود را بر اساس استراتژی هایی در پیش میگیرد که مبتنی بر گزینش و ردِ پاره ای از خط سیرهای فرهنگی و موضع گیری های سبکی، تکنیکی و مضمونی است که فضای درون گفتمانی و برون گفتمانی را از هم تفکیک میکند. تحلیل گفتمان بر خلاف تحلیل سبک به دنبال ترسیم فضای یکپارچه ای از سیطره ی یک اندیشه در یک دوران تاریخی و آشکار سازی قواعد سبک و آفرینش گری در آن دوران نیست، در تحلیل گفتمان پا را فراتر گذاشته و به دنبال زمینه های تولید متن هستیم. باید تأکید کرد که هدف تحلیل گفتمان، تحلیل معنای متن نیست، بلکه تحلیل شرایطی است که این معنا در آن تولید میشود و از همین رو به تحلیل نهادهای مولد معنا و باز تولید کنندهی گفتمان تأکید میشود. روند حرکت از متن به نهادهای مولد گفتمان بیانگر خواست نهایی تحلیل گفتمان در آشکار ساختن رابطهی میان متن، قدرت و ایدئولوژی است.
میتوان ادعا کرد که موضوع گفتمان هنری بهطور تنگاتنگ با موضوع بینا رشته ای نیز مرتبط است؛ زیرا هنر بر خلاف ادبیات از نظامهای گوناگون نشانهای بهره می برد و در برخی موارد این نظامهای گوناگون را در هم می آمیزد و متن ها و گفتمانهای چند نظامی را خلق میکند.
حال اگر بپذیریم که چگونگی تغییر نظامهای هنری در هر دورهی تاریخی بر بستری از تحولات اساسی در گفتمان کلان آن دوره ظهور مییابد و هم چنین بپذیریم که گفتمان فقط منحصر به کلمات و عبارات نبوده و علائم و نشانههای غیرکلامی نیز در شکل دادن به آنها نقش دارند، سعی بر این است تا با نگاهی بینا رشته ای نشانههایی درون سنت تصویری عصر قاجار که در آن توجه به پیکره ی زن نسبت به دوران قبل افزایش یافته و چهره سازی از ن سرشناس درباری، ن حرمسرای شاهی، رقصندگان و نوازندگان توجه نقاشان و همچنین دستگاه سلطنتی را به خود جلب کرده، بیابیم که در تعامل و یا در چالش با یکدیگر فرایندی را بوجود آورند که متأثر از گفتمان جنسیت و درون آن شکل گرفته است.
اهمیت درک جنسیت زمانی آشکار میشود که ما این فرض را بپذیریم که والیته در واقع فراهم کنندهی کلیدی برای فهم ما از ماست. نه به دلیل آنچه که ما اکنون هستیم، بلکه به دلیل جای داشتن جنسیت و چه بسا محوریت داشتن آن در طیفی از استراتژی هایی که دانشی از سوژه و مجموعهای از هنجارها را بوجود میآورد. دانش و هنجارهایی که به وسیله ی آنها رفتار سوژه قاعده مند میشوند. جایگاه مهمجنسیت در یک چنین گفتمان هنجارمند سازی، اهمیت درک آن و ساز و کارهای دخالت آن در دانش و هنجارها را به وضوح نشان میدهد؛ و همچنین ضرورت شناخت جنسیت بهعنوان پدیدهای فراگیر و برساخته ای تاریخی در زندگی انسان.
ازآنجا که تحلیل گفتمان رویکردی است که بیشتر برای هنرهای کلامی مورد استفاده قرار گرفته است و کمتر پژوهشی در ایران به مطالعهی شکلگیری و بروز نظامهای غیرکلامی به ویژه هنرهای دیداری درون یک گفتمان اختصاص یافته، سعی بر این است که نشان دهیم چگونه علاوه بر گزاره های زبانی گزاره های غیرزبانی چون نشانههای تصویری تحت نظارت و کنترل گفتمان این عصر بروز مییابند و خود باعث شکلگیری گفتمانی جدید در بطن یک جامعه میشوند.
مقدمه
بهره وری به عنوان یک حقیقت زندگی از زمانهای بسیار دور وجود داشته است اما به عنوان یک مفهوم از کارآیی و به معنای بهبود استاندارد زندگی مردم در قرن اخیر مورد توجه قرار گرفته است. برای اولین بار لغت بهرهوری در سال 1766 توسط کویزنی[1] مطرح گردید. آدام اسمیت در سال 1776 در مورد بهرهوری کار وطبقهبندی کار و تخصص برای افزایش سود، کاهش خستگی و افزایش استفاده از تکنولوژی مطالبی را عنوان نمود. وی در ارتباط با مفهوم بهره وری، به کارآیی و تخصص اشاره کرد و تقسیم کار را مبنای کارآیی و بهرهوری میدانست. اقتصاددانان کلاسیک از جمله سینور بهرهوری را برحسب کیفیت جسمی، فکری، روحی و هوش، مهارت و قدرت بدنی و فکری کارگر تبیین میکردند.
ولی انقلاب در بهرهوری توسط فردریک دبیلیوتیلور در سال 81 آغاز شد، که میتوان آن را به عنوان تاریخ مطالعات رسمی و علمی و مدیریت بهرهوری دانست. در سال 82 بهرهوری به عنوان استعداد تولید از سوی لیتره[2] عنوان شد. مناسبترین تعریفی که در اوایل قرن حاضر از بهرهوری ارایه شده است توسط ارلی[3] است که بهرهوری را ارتباط بین ستانده و منابع به کار رفته برای تولید آن تعریف نموده است. شایان ذکر است که تعاریف زیادی در قرن حاضر از بهرهوری ارایه شده است ولی اهم تعاریف مربوط به صورت زیر است: در سال 1950 توسط OEEC بهرهوری نسبت به دست آمده از تقسیم ستانده بر یکی از عوامل تولید تعریف شده است. در سال 1955توسط دیویس[4] بهرهوری تغییر حاصله در محصول ناشی از منابع مصرف شده تعریف شده است. در سال 1965 کرامر و کندریک[5] توسط تعاریف رسمی برای بهرهوری جزیی، بهرهوری کل عوامل و بهرهوری کلی ارایه شده است. در سال 1976 توسط سیگل[6] بهرهوری به عنوان مجموعهای از نسبتهای ستانده به نهانده مطرح شده است. در سال 1979 توسط سامانتا[7] بهرهوری کل به صورت نسبت ستاندههای ملموس به نهادههای ملموس ارایه شده است. مفهوم امروزی بهرهوری پس از جنگ جهانی دوم، ابعاد وسیعتری یافته است زیرا با حضور دولتها و برنامهریزی در برقراری کنفرانسها و کمیتههای بین المللی، حرکتها شتاب قابل توجهی به خود گرفته است. برخی از حرکتهای گسترده و بینالمللی برای آغاز انقلاب بهرهوری به شرح ذیل قابل دستهبندی میباشد:
کنفرانس بهرهوری واشنگتن، شورای بهرهوری آنگلوآمریکن در بریتانیا، کنفرانسهای متعدد دفتر برنامه تجهیزات صنعتی فرانسه، کنفرانس سال 1961 ایتالیا با حضور چهل اقتصاد دان شرق و غرب، گردهمایی پژوهشی بهرهوری در سریلانکا در سال 1982، نخستین سمپوزیوم بین المللی بهرهوری در سال 1985 در توکیو، نشست سالانه سازمان بهرهوری آسیایی.
این مجموعه فعالیتها، منجر به تأسیس شبکه جهانی مراکز بهرهوری در کشورهای مختلف گردید که مهمترین آنها:
الف) اتحادیه مراکز بهرهوری کشورهای آمریکایی (U.A.P.C) [8]
ب) آژانس بهرهوری اروپایی (E.P.A) [9]
ج) سازمان بهرهوری آسیایی (A.P.O) [10]
علاوه بر این در کشورهای آسیایی و از سال 1955 به تدریج مراکز ملی بهرهوری بنیان نهاده شد. پیشگامان این نهضت کشورهایی مثل تایوان، هند، ژاپن و کره جنوبی بودند که در دهه 1950 دارای سازمان ملی بهرهوری بودهاند.
تأسیس رسمی سازمان بهرهوری آسیایی در سال 1961 براساس گردهمایی نمایندگان هشت کشور (تایوان، هند، ژاپن، کره جنوبی، پاکستان، فیلیپین، تایلند و نپال) در مانیل به هدف افزایش بهرهوری از طریق همکاری متقابل برای توسعه اقتصادی و بهبود استاندارد زندگی همه مردم آسیا و اقیانوس آرام به صورت غیرانتفاعی و غیری و غیرتبعیضی صورت پذیرفت. ایران در سال 1965 به این سازمان پیوسته است. در سال 1364 به دنبال وقفه چند ساله عضویت جمهوری اسلامی ایران در A.P.O مجدداً عضویت ایران در آن به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید و وزارت صنایع سنگین به عنوان متولی آن تعیین گردید و فکر ایجاد سازمان بهرهوری مطرح شد و پس از فعالیتهای متعدد، بالاخره در سال 1370 با ارایه یک لایحه قانونی به هیأت دولت، سازمان بهرهوری ملی ایران تشکیل گردید.
از وظایف مهم مدیران در سازمانها، شناسایی استعدادهای بالقوه کارکنان خود و فراهم کردن زمینه های رشد و شکوفایی آنان است که زمینه تحقق هدف مهم و اساسی ارتقای بهره وری را نیز فراهم می کند. برای افزایش بهرهوری در سازمان نیازمند به تأمین شرایط متعددی هستیم که مهمترین آن عامل انسانی است(میشل،1982).
[1] – Quesnay
[2] – Litter
[3] – Early
[4] – Davis
[5] – Creamer & Kendrick
[6] – Siegel
[7] – Sumanth
[8] – U.A.P.C= Union of American Productivity Center
[9] – EPA=European Productivity Agency
[10] – A.P.O= Asian Productivity Organization
8 سؤال تحقیق
سوال اصلی این تحقیق عبارت است از :” عوامل تاثیرگذار بر بهره وری کارشناسان فنی دهیاریها کدامند و میزان تاثیر هر کدام چقدر است؟”
10 اهداف تحقیق
1-10-1 هدف اصلی
تحقیق حاضر شناسایی عوامل موثر بر بهره وری کارشناسان فنی دهیاریهای استان گیلان می باشد.
1-10-2 هدف فرعی
اولویت بندی عوامل شناسایی شده و ارائه مدل
فرهنگ سازمانی کارآمد
سازمانی قادر است در دنیای پر رقابت امروز سطح بهروری خود را در حد بهینه حفظ کند که از فرهنگ سازمانی کارآمد و بالنده برخوردار باشد. مدیران سازمانهای کارآمد بخش قابل توجهی از بودجههای آموزشی را صرف شناخت و بهبود فرهنگ سازمان محل کار خود میکنند(ساعتچی،1377، ص 109).
2-2-14-5 تأمین بهداشت روانی در کار
افرادی در کار خود موفق هستند که گرفتار پریشانی روانی نباشند، دچار اختلال رفتاری نشده باشند و میل و علاقۀ کارکرد در آنان زیاد باشد. اختصاص بودجه، صرف هزینه و تشکیل دورههای آموزشی مناسب در این زمینهها میتواند بهرهوری نیروی انسانی هر سازمان را افزایش دهد و در سطح بهینه حفظ کند(ساعتچی،1377، ص 109).
مراجعه به آمارهای مربوط به سوانح و حوادث در محیط کار ورشن میسازد که اغلب سازمانها در هر سال بخشی از سرمایۀ مادی و انسانی خود را به دلیل آتش سوزی، سوانح و حوادث در کار از دست میدهند و بنابراین بهرهوری این سازمانها کاهش پیدا میکند(ساعتچی،1377، ص 110).
2-2-15 عوامل برون سازمانی
اوضاع ی کشور، خانوادۀ کارکنان، فرهنگ مردم، سوابق تاریخی کشور، موقعیت جغرافیایی کشور و سازمان و دخالت احزاب در مدیریت سازمانها، اوضاع اقتصادی کشور، وضعیت روانی مردم (سطح بهداشت روانی جامعه) میزان دسترسی مدیران به اطلاعات مورد نیاز، میزان بکارگیری نیروهای متخصص در سازمانها یا در جامعه و حضور متخصصان در کشور از عوامل برون سازمانی هستند که بر بهرهوری تأثیر دارند.
2-2-16 راههای افزایش سطح بهره وری سازمان
بهبود و ارتقاء بهره وری به تلاش برنامه ریزی شده همه جانبه نیاز دارد و از طریق به کارگیری معیارهای گوناگون بهره وری در عمل شروع می شود. در پاره ای موارد ممکن است رسیدن به منافع حاصل از بهره وری چندین سال به طول انجامد و بنابراین سازمانها نباید در مراحل اولیه تجربه خود در برنامه های بهبود بهره وری مایوس شوند. نظارت دقیق ، بازنگری و اقدامات اصلاحی ، برنامه های بهبود بهره وری را در مسیر صحیح خود قرار خواهد داد. در برنامه ریزی برای بهبود بهره وری در بدو امر لازم است علل پایین بودن بهره وری در سازمانها شناخته شوند. وقتی این علل تشخیص داده شد ، برنامه های بهبود بهره وری طراحی می شود. برنامه ریزی برای بهبود بهره وری شامل تغییرات در روشهای انگیزشی کارکنان و بهبود شرایط کار ، بهبود نظامها ، دستورالعملها ، روشها ، تکنولوژی و… است (ابطحی و کاظمی ، 1375 ، ص 109).
نیروی انسانی مهمترین عامل در بهبود بهره وری است. در اینجا به نکاتی اشاره می شود که کارکنان با بکارگیری آنها می توانند بهره وری خود را بهبود بخشند.
[1] – Quality control circles (Qcc )
8 سؤال تحقیق
سوال اصلی این تحقیق عبارت است از :” عوامل تاثیرگذار بر بهره وری کارشناسان فنی دهیاریها کدامند و میزان تاثیر هر کدام چقدر است؟”
10 اهداف تحقیق
1-10-1 هدف اصلی
تحقیق حاضر شناسایی عوامل موثر بر بهره وری کارشناسان فنی دهیاریهای استان گیلان می باشد.
1-10-2 هدف فرعی
اولویت بندی عوامل شناسایی شده و ارائه مدل
) مقدمه:
با توجه به تحولاتی که در جهان امروز رخ داده، بسترسازی خصوصاً در کشورهای در حال توسعه که با تهدیدات عدیدهای روبرو میباشند، مستم وجود بازاری است که به طور نسبی از کارایی لازم برخوردار باشد، بازاری که توانایی جذب افراد سرمایهگذار را داشته و قیمتهای اوراق بهادار آن نیز منعکس کننده همه اطلاعات واقعی باشند بنحوی که کسی نتواند با دسترسی به اطلاعات خاص از بازار سرمایه سوء استفاده نماید.
در بورس اوراق بهادار تهران روزانه تعداد زیادی سهام و اوراق بهادار معامله میشوند و طی آن قیمتهای آنها دچار نوسان میشود. لذا یکی از مهمترین موضوعات برای بررسی و کشف الگوها و قواعد حاکم بر بازار نحوهی قیمتگذاری اوراق بهادار مورد معامله است. اکثر مطالعات انجام شده در زمینه بورس به مباحث مالی و حسابداری پرداختهاند و کمتر به شرایط بازار و نحوه توزیع حجم معاملات توجه شده است. در این تحقیق سعی میشود به تاثیراتی که حجم معاملات میتواند بر قیمت و بازده سهام در بورس اوراق بهادار بگذارد بپردازیم و توجه بیشتری به شرایط بازار داشته باشیم.
بازار سرمایه یکی از بازارهای موجود در اقتصاد هر کشوری میباشد. شکوفایی بازار سرمایه موجب رشد اقتصادی کشور میگردد. مهمترین کالای بازار سرمایه، سرمایه است. بازار سرمایه به مثابه پل ارتباطی بین پسانداز کنندگان و سرمایهگذاران، نیازمند وجوه است. در صورتی که ساز و کارهای بازار سرمایه به صورت کارا بیان شود، نه تنها وجوه سرگردان مردم را به سرمایه گذاریهای مولد تبدیل می سازد و رشد اقتصادی کشور را فراهم می نماید، بلکه موجب تخصیص بهینه وجوه مذکور نیز میگردد.
سرمایهگذاران اعضای اصلی بازار سرمایه را تشکیل میدهند که شامل سرمایهگذاران حقیقی و سرمایهگذاران حقوقی می باشند. سرمایهگذاران در این بازار، سود سرمایه (تفاوت قیمت خرید و فروش سهام) و سود سهام پرداختنی شرکتها را به عنوان بازده به دست میآورند. از مهمترین مواردی را که سرمایهگذاران مورد توجه قرار میدهند میتوان به قیمت سهام اشاره کرد که قیمت تحت تاثیر موارد مختلفی قرار دارد، یکی از عوامل که تاثیر مستقیم بر قیمت دارد، شرایط بازار سرمایه میباشد.
سرمایهگذاران در بازار سرمایه را از نظر خرید و مبادله سهام می توان به سه گروه تقسیم نمود:
گروه اول، سرمایهگذاران برای خرید سهم به اطلاعات اولیه یعنی همان اطلاعات سطح شرکت برای مثال سودآوری شرکت، میزان نقدینگی شرکت،عامل مدیریت و… توجه می نمایند و با توجه به این اطلاعات و تجزیه وتحلیل این اطلاعات، سهم موردنظر را خریداری می نمایند تا بتوانند به بازده مناسبی دست پیدا کنند. با خرید این دسته ازسرمایهگذاران میزان حجم معامله شده درسهم افزایش می یابد.
گروه دوم ، سرمایهگذاران در سهم کمتر به اطلاعات اولیه توجه نموده و بیشتر به اطلاعاتی در خصوص شرایط بازار توجه دارند و وقتی مشاهده مینمایند که حجم معامله سهم شرکتی افزایش پیدا کرده جهت کسب بازده از طریق افزایش قیمت سهم، آن سهم را خریداری میکنند. با خرید سهم توسط سرمایهگذاران جدید، حجم معامله در سهم مورد نظر افزایش مییابد، که این افزایش حجم ممکن است موجب افزایش قیمت شود.
بررسی رابطه حجم معاملات، تغییر قیمت و بازده سهام از موضوعاتی است که از سال 1959 میلادی تاکنون مورد توجه محققان مالی و اقتصادی قرار داشته است. بورس اوراق بهادار تهران و بازار سرمایه در ایران بازار جوانی است، اما گاهی دیده شده که بسیاری از معاملهگران جزء در بازار سرمایه از حرکات حجم معاملات و یا تغییرات قیمت برای تصمیمات آنی و کوتاه مدت خود چشمپوشی نمیکنند و تغییرات قیمت و حجم معاملات را ناشی از اخبار و اطلاعاتی میدانند که ممکن است به گوش آنها نرسیده باشد.
هدف اصلی در این تحقیق بررسی رابطه حجم معاملات با قیمت و بازده سهام میباشد. در واقع در این تحقیق محتوای اطلاعاتی حجم معاملات در یک دوره 7 ساله از ابتدای سال 1384 تا انتهای سال 1390 مورد بررسی قرار داده تا از طریق بالاترین حجم معاملات غیر طبیعی به بازده غیرطبیعی سهام دست پیدا نمود در نتیجه راهکاری برای سرمایهگذاران ارائه کرد.
فرضیات اصلی:
فرضیه اول: تعداد دفعات معامله هر روز با تعداد سهام معامله شده در آن روز همبستگی مثبت ندارد. هدف از این فرضیه شناسایی معاملات بازار است.(معاملات توسط چه نوع سهامدارانی اعم از خردهپا یا عمده انجام میگیرد).
فرضیه دوم: قدر مطلق تغییر قیمت سهام هر روز نسبت به روز بعد با تعداد دفعات معامله روز مورد نظر رابطهای ندارد. هدف از این فرضیه شناسایی واکنش قیمت سهام نسبت به تعداد دفعات معامله است به عبارت دیگر آیا تعداد دفعات معامله سهام هر شرکت در یک روز مشخص در فاصله زمانی یکروزه تاثیری در واکنش معاملهگران و میزان عرضه و تقاضای سهام دارد یا خیر؟
فرضیه سوم: قدر مطلق تغییر قیمت سهام هر روز نسبت به روز قبل با تعداد دفعات معامله آن روز همبستگی مثبت ندارد. هدف از این فرضیه شناسایی معاملات بازار سهام از جهت تغییر قیمت است و به این مطب میپردازد که ایجاد تغییر بزرگ در قیمت یک سهم باید معاملات بیشتری بر روی سهم انجام شود. یا اصولاً تغییر قیمت سهام به تعداد دفعات معامله که بر روی سهام شرکت انجام میشود بستگی دارد.
فرضیه چهارم: قدر مطلق تغییر قیمت سهام هر روز نسبت به روز بعد با تعداد سهام معامله شده روز مورد نظر رابطهای ندارد. هدف از این فرضیه بررسی واکنش قیمت سهام نسبت به حجم مبادلات در فاصله زمانی یک روز است.
فرضیه پنجم: قدر مطلق تغییر قیمت سهام هر روز نسبت به روز قبل با تعداد سهام معامله شده آن روز همبستگی مثبت ندارد. هدف از این فرضیه بررسی روند معاملات سهام است. رد یا قبول این فرضیه به معنای وجود رابطه مثبت یا منفی بین تغییر قیمت سهام و تعداد سهام معامله شده است.
فرضیه ششم: تغییر قیمت سهام هر روز نسبت به روز قبل با تغییر قیمت سهام همان روز نسبت به روز بعد همبستگی مثبت ندارد. هدف از این فرضیه پاسخ به این سوال که تغییر قیمت سهام امروز با تغییر قیمت سهام فردا هم جهت است یا خیر؟
بررسی رابطه حجم معاملات، تغییر قیمت و بازده سهام از موضوعاتی است که از سال 1959 میلادی تاکنون مورد توجه محققان مالی و اقتصادی قرار داشته است. بورس اوراق بهادار تهران و بازار سرمایه در ایران بازار جوانی است، اما گاهی دیده شده که بسیاری از معاملهگران جزء در بازار سرمایه از حرکات حجم معاملات و یا تغییرات قیمت برای تصمیمات آنی و کوتاه مدت خود چشمپوشی نمیکنند و تغییرات قیمت و حجم معاملات را ناشی از اخبار و اطلاعاتی میدانند که ممکن است به گوش آنها نرسیده باشد.
هدف اصلی در این تحقیق بررسی رابطه حجم معاملات با قیمت و بازده سهام میباشد. در واقع در این تحقیق محتوای اطلاعاتی حجم معاملات در یک دوره 7 ساله از ابتدای سال 1384 تا انتهای سال 1390 مورد بررسی قرار داده تا از طریق بالاترین حجم معاملات غیر طبیعی به بازده غیرطبیعی سهام دست پیدا نمود در نتیجه راهکاری برای سرمایهگذاران ارائه کرد.
استراتژی کانال بایستی خصوصیات واسطهها را نیز شناسایی کند. واسطهها بخاطر سود خود وارد تجارت میشوند و نه به خاطر تولید کننده. واسطهها معمولاً از سوء شهرت رنج میبرند زیرا آنها بیشتر بدنبال کالاهایی هستند که دارای تقاضای بالا از لحاظ نام و نشان و تولید کننده است و کمتر به محصولاتی که از نام و نشان مناسبی بهره نمی برند توجه میکنند. از لحاظ واسطهها این روش کاملاً منطقی است اما از لحاظ تولید کننده ای که میخواهد محصول جدید را وارد بازار کند جالب نیست. حتی این یک معضل برای شرکتهای بین المللی است که راه توسعه را پیشه گرفتند. بعضی مواقع تولید کنندگان هزینه سنگینی برای بازاریابی مستقیم میپردازند صرفاً بخاطر کنار گذاشتن واسطه ها.
انتخاب توزیع کنندگان و واسطهها در کانال توزیع از اهمیت بسزایی برخوردار است. یک واسطه با تجربه میتواند فروش شما را از یک حالت کسادی به رونق برساند. انتخاب یک واسطه یا توزیع کننده مناسب را میتوان از طریق مراجعه به اتاق بازرگانی بدست آورد، یا اینکه در کشورهای مختلف از طریق ارائه پرسشنامه و مصاحبه از مصرف کنندگان در مورد توزیع کنندگان و دلیل انتخاب آنها سؤال کنید و یا از طریق مراجعه به خرده فروشان در مورد آنها سؤال گردد. یا برای محصول خود بدنبال شخص کلیدی باشید که دارای اهداف مشخصی برای فروش محصول شما باشد مانند محصولات آموزشی، فرهنگی، دارویی و غیره
برای بسیاری از شرکتها، سیستم توزیع یک تصمیم اساسی برای ایجاد یک کسب و کار موفق است. سیستم توزیع برای عملکرد کارآمد و سودآوری شرکت فوقالعاده مهم است. حال با توجه به وجود انواع کانالهای توزیع سعی در بررسی و ارزیابی کارایی آنها و انتخاب کانال توزیع کارا در شرکت کرانه تجارت بینالملل جهت افزایش میزان فروش و سهم بازار نمودیم. برای این منظور شاخصهای مهم جهت ارزیابی کارایی کانالهای توزیع انتخاب سپس جهت مقایسه آنها از روش تحلیل پوششی دادهها ( DEA ) استفاده خواهد شد.
چکیده:
یکی از دغدغههای اصلی سازمان ها انتخاب کانال توزع مناسب با کارایی بالا می باشد که در این دوره به علت تنوع در کانال های توزیع یکی از مشکلات اساسی اکثر کارخانه ها می باشد.
بر اساس پیشرفت روز افزون تکنولوژی و ایجاد رقبای جدید برای سی دی مانند هارد،فلش و…
بازار این محصول به صورت رکودی بودی و در نهایت دغدغه برای انتخاب کانال توزیع کارامد در این صنف بیشتر احساس میشود.
در همین راستا فرصتی حاصل شد تا از طریق روش تحلیل پوششی داده ها با ارزیابی ورودی و خروجی های شرکت کرانه تجارت بین الملل به سنجش کارایی کانال های توزیع این شرکت بپردازیم و کاراترین کانال ها را شناسایی کنیم.
در پایان تحقیق با توجه به نتایج بدست آمده پیشنهاداتی در جهت بهبود موارد فوق ارائه گردید.
واژگان کلیدی: تحلیل پوششی داده ها (DEA)، مدل های تصمیم گیری چندمعیاره، کارایی، کانال های توزیع
برای بسیاری از شرکتها، سیستم توزیع یک تصمیم اساسی برای ایجاد یک کسب و کار موفق است. سیستم توزیع برای عملکرد کارآمد و سودآوری شرکت فوقالعاده مهم است. حال با توجه به وجود انواع کانالهای توزیع سعی در بررسی و ارزیابی کارایی آنها و انتخاب کانال توزیع کارا در شرکت کرانه تجارت بینالملل جهت افزایش میزان فروش و سهم بازار نمودیم. برای این منظور شاخصهای مهم جهت ارزیابی کارایی کانالهای توزیع انتخاب سپس جهت مقایسه آنها از روش تحلیل پوششی دادهها ( DEA ) استفاده خواهد شد.
دیدگاه کانون استراتژیک[1] از نظر روکرت[2]-1992
میزان بازارگرا بودن یک واحد کسب وکار ،درجه ای است که آن واحد کسب وکار اطلاعات را از مشتریان اخذ کرده وآنها را مورد استفاده قرار می دهد ،استراتژی هایی را جهت مواجهه با نیازهای مشتریان توسعه میدهد و آن استراتژی ها را برای پاسخگویی به نیازها و خواسته های مشتریان اجرا می کنند، (Nuekert,1992,p.228). تعریف بازارگرایی بارویکرد استراتژیک روکرت 1992 دارای ابعادی می باشد که از تعریف کوهلی–جاورسکی 1990 و نارور- اسلیتر1990 وام گرفته شده است.دراین تعریف ،بجای تمرکز برکل شرکت یا بازارخاص،برواحد استراتژیک کسب وکاربعنوان واحدتحلیل خود متمرکزمی شود .این موضوع ئرراستای یکی ازتحقیقات انجام شده قبلی واکروروکت است، (Walker&Ruekert ,1987).
روکرت بازارگرایی رامتشکل از سه بخش می داند:
1-ایجاد بانک اطلاعات مربوط به مشتری وبازاربراساس مجموعه اهداف سازمان
2-طراحی استراتژی های متمرکز بربازار ومشتری
3-اجرای استراتژی های مربوط به بازار ومشتری
دربخش اول رویکرد استراتژیک روکرت 1992، مدیران برحسب مجموعه اهداف سازمانی اطلاعات مربوط به محیط بیرونی شرکت راجمع آوری می نمایند ،این اطلاعات را تجزیه وتحلیل کرده وآنهارا درراستای اهداف سازمانی خود تفسیرمی نمایند، (Ruekert , 1992).
با این کارشرکتها قادر می شوندکه منابع خود رادرواحد استراتژکسب وکار به نحو مطلوبی تخصیص دهند.سپس مرحله دوم فعالیت شرکت های بازارگرامبنی برطراحی استراتژی های تمرکز بربازار ومشتری قرار می گیرد .این فعالیت ها درمسیر فرآیند برنامه ریزی استراتژیک قرار می گیرد .دراین فرآیند نیازهاو خواسته های مشتری شناسایی شده واستراتژهای درراستای پاسخگویی به این نیازها وخواسته ها طراحی می گردند. روکرت[3] دربخش سوم تعریف شرکتهای بازارگرا به اجرای استراتژی های بازارگرا می پردازد .دراین بخش سازمان درجهت عملی ساختن استراتژی ها وبرآمدن نیازها وخواسته های مشتری اقدام می کند.
[1] Strtategic focus
[2] Ruekert
[3] Ruekert , 1992
اهداف تحقیق:
هدف اصلی: شناسایی رابطه بین سرمایه فکری وبازارگرایی شرکت های بیمه خصوصی
اهداف فرعی :
خدماتی با کیفیت هستند که بتوانند نیازها و خواسته های مشتریان رابرآورده نمایند. اگرخدمتی انتظارات مشتریان را برآورده سازد و یا فراتر از آن باشد، دارای کیفیت است. سازمانهایی که به صورت مستمر خدمات با کیفیت ارائه می دهند و به حفظ و نگهداری مشتری اهمیت می دهند، سازمانهایی مشتری مدار هستند. شاید حفظ و نگهداری مشتری، یکی از مهمترین معیارهای سنجش کیفیت باشد.
در بانک ها و مؤسسات مالی، عوامل متعددی بر بهبود کیفیت خدمات بانکی تأثیر می گذارند از جمله: میزان نرخ بهره بانکی، سیستم های نظارتی و رسیدگی به شکایات، اطلاع رسانی دقیق به مشتریان، سرعت و دقت خدمات ارائه شده، انجام به موقع تعهدات توسط موسسه، ادب و تواضع کارکنان در برخورد با مشتریان و رازداری و محرم اسرار بودن کارکنان در خصوص اطلاعات مشتری که همگی باعث جذب بیشترمنابع مالی می شوند (همان منبع).
حوزهی برجستهای که در ارتباط با این مقوله مورد مطالعه بوده تکنولوژیها و تکنیکهای سفارشی سازی است. برای مثال راماکریشنان[1] (2000، 21) سه رویکرد را در تکنیکهای سفارشی سازی معرفی میکند: تکنیکهای مبتنی بر محتوا، تکنیکهای مبتنی بر پالایش – تشریک مساعی و سامانههای پیوندی متمرکز بر فرآیندهای اجتماعی. کینگ و دیگران (2001) هم برپایهی چگونگی جمعآوری اطلاعات مشتری، سفارشی سازی را به سه دستهی صریح، ضمنی یا ترکیبی از این دو تقسیم کردهاند (هانگ و لین[2]، 2005، 27).
کمبیل و نونز[3] (2001، 33) هم تکنولوژیها و تکنیکهای سفارشی را رویکرد استفاده از هوش مصنوعی در مشاهده و تحلیل دادههای رفتاری و جمعیتشناختی کاربران برای وارد کردن یا اعمال توصیهها و پیشنهادها معرفی کردهاند. برخی هم نشان دادهاند که رفته رفته کانون توجه سفارشی سازی از تکنولوژی به طراحی تعهدات شرکت به ویژه واحد بازاریابی تغییر کرده است (هانگ و لین، 2005، 27). بنابراین میتوان سفارشی سازی را در یک کلام برآورده ساختن نیازهای منحصر به فرد تکتک مشتریان تعریف کرد. البته توجه داشته باشید که علیرغم تاکید زیادی که در این تعریف روی تک تک” و منحصر به فرد” میشود اما این شرکت است که میبایست دربارهی نحوهی بخشبندی بازار هدفش تصمیم بگیرد.
1-سفارشی سازی تعاملی[4]: به ادب فردی و رفتار شناختی در تعاملات خدمتی شرکت و مشتری اطلاق میشود. مثل نشان دادن علایق قلبی، صدا زدن به اسم از صمیم قلب و. . . که شباهت زیادی با رفتار انطباقی میان افراد دارد.
2-سفارشی سازی برخاسته از داد و ستد[5]: به سفارشی کردن محصولات یا خدمات بر پایهی ویژگیهای مشتری گفته میشود. این نوع از سفارشی سازی موازی با رفتار انطباقی خدمترسانی[6] میباشد.
3-سفارشی سازی پیوسته[7]: به سفارشیکردن دائمی برپایهی یادگیری انطباقی و دانش برخاسته از اولویتها و یا اهداف مشتری گفته میشود. در تحقیقات به عمل آمده در ارتباط با موضوع خدمات، برای این نوع از سفارشی سازی، همتایی دیده نمیشود.
خدمات شخصی شده، خدماتی مبتنی بر زمینهی فعالیت هر فرد[8] است که دامنهی عملیاتی آن از زنگهای سفارشی[9] تا خدمات مبتنی بر مکان افراد[10] تغییر میکند. مدلهای کسب و کار به خدمات دهندگان امکان یافتن مشتریان را داده و شرکتهای تجاری را نیز قادر می سازد تا تصمیماتی درآمدزا اتخاذ نمایند. بسیاری از شرکتهای فن آوری در حال تکوین سبدی از مجموعههای خدماتی مهندسی[11] هستند که حوزهی بانکی[12] را هدف قرار میدهد. برای مثال، از جنبهی نرمافزاری دو نرمافزار Qualcomm’s BREW و Sun’s Java 2 Micro Edition) J2ME) دو نمونه از برنامههای کاربردی در تلفنهای همراه محسوب می گردند. و از جنبهی سختافزاری هم، شرکت موتورولا توانست به سهم بزرگی از بازار مربوط به تجهیزات نرمافزار J2ME خود دست یابد (هو و کوک[13]، 2003، 10). ارائهی خدماتی از قبیل تبلیغات گروهی، اینترنت، ویدیو کنفرانس، انجام فعالیتهای بانکی از طریق تلفنهای همراه، زنگخورهای سفارشی، ارسال پیام کوتاه و ارسال پیامهای چند رسانهای و. . . بخشی از خدمات این شرکتها میباشد.
امروزه بازاریابان سعی دارند تا با استفاده از سفارشی سازی و سفارشی کردن خدمات عملکرد خود را بهبود بخشند. البته به نظر میرسد عملی کردن سفارشی سازی امری دشوار باشد. برخی از مشکلات مربوط به چنین کاری به این واقعیت باز میگردد که سفارشی سازی به معنای اعطای چیزی متفاوت به هر کسب و کار و هر بازیگر[14] موجود در زنجیرهی ارزش است. در حقیقت فقدان یک توافق کلی در ارتباط با معنای سفارشی سازی، ارتباط موفق میان بازیگران مختلفی را که کالا و خدماتی متمایز و سفارشی ارائه میکنند محدود میسازد. در نتیجه همکاری میان خدماتدهنده و بازاریابانی که تمایل به ارائه خدماتی سفارشی سازی شده دارند متوقف میشود (وسانن[15]، 2007، 409). برای نمونه روندی که در پارهای از خدماتدهندگان فعال در عرصهی تجارت تلفنهای همراه ملاحظه میگردد این است که این گونه خدمات دهندگان، محصولاتی سفارشی به مشترکان خود ارائه مینمایند، در حالیکه در پارهای دیگر این کار با تبلیغاتی عمومی برای کل مشترکین انجام میپذیرد. به همین دلیل است که پارهای از محققین آن را به عنوان بخشی از فرآیند مدیریت ارتباط با مشتری در نظر گرفتهاند (شن و بل[16]، 2009، 8686؛ هانگ و لین[17]، 2005، 28).
اگرچه این امر ممکن است مستقیم و شهودی به نظر برسد ولی به اندازهی خدمات شخصی شده به مصرفکنندگان نمی توان آن را کافی دانست. به باور شن و بال (2009، 80) بینشهای ضد شهودی در ارتباط با اثرات شخصیسازی روی تداوم ارتباطی خدمات با مشتریان میتواند موجب نگرانیهای کاربردی و نظری شود. این محققین باور شهودی و مستقیم نسبت به شخصی سازی را گمراه کننده میدانند.
[1] Ramakrishnan, N
[2] Huang, E. Y. and Lin, C-Y.
[3] Kambil, A. and Nunes, P. F
[4]. Interaction personalization
[5]. Transaction outcome personalization
[6]. Service-offering adaptive behavior
[7]. Continuity personalization
[8]. Context-specific services to each individual
[9]. Customized ring tone recommendations
[10]. Location-based services
[11]. A Portfolio of engineering service packages
[12] M-commerce
[13] Ho & Kwok
[14]. Actor
[15] Vesanen
[16] Shen, A. and Ball, D.
[17] Huang, E. Y. and Lin, C-Y
1 مقدمه
اقتصاد و بازار به سرعت در حال جهانی شدن می باشد. این روند باعث افزایش شدت رقابت بین کشورها، صنایع و شرکت ها شده، فعالیت های آنها را بسیار مشکل تر و پیچیده تر نموده و ماندگاری آنها در بازارهای جهانی را کوتاه تر و طاقت فرساتر کرده است. عوامل بی شماری در شکل گیری چنین شرایطی نقش دارند، که از جمله این عوامل مهم می توان به نقش این موارد اشاره نمود: سازمان تجارت جهانی و دولت ها به عنوان تسهیل کنندگان شرایط بازار و رقابت آزاد؛ صنایع و شرکت ها به عنوان عرضه کنندگان کالاها و خدمات که به دنبال کسب سهم بیشتر از بازار هستند؛ و مصرف کنندگان به عنوان متقاضیان محصولات که همواره آگاهی و پیچیدگی تصمیم گیری آنها افزایش یافته و علایق و سلایق شان تغییرات چشمگیری به خود می بیند. (آقازاده،1387)
صادرات ابزار حیاتی برای کشورهاست تا به اهداف رونق و رشد اقتصادی خود برسند. از آنجا که صادرات به بهبود تراز پرداخت ها، نرخ اشتغال و استاندارد زندگی کمک می کند؛ بنابراین، تعدادی از دولت ها به دنبال توسعه صادرات، صادرات بیشتر را تشویق می کنند (راسلا[1] و همکاران، 2007)
متکی بودن اقتصاد ایران بر درآمد های نفتی و تأثیر پذیری این درآمد ها از مسائل ی،اقتصادی و بین المللی، آسیب پذیری و شکنندگی اقتصاد کشور را موجب شده است.یکی از راه های مقابله با این وضع، توسعه تولیداتی است که ضمن بهبود وضع اقتصاد داخلی سبب افزایش صادرات غیر نفتی می شود (تحقیقی،1384).
با وجود اینکه در اقتصاد جهانی عرصه رقابت تنگ تر شده است، ولی کشورها، صنایع و شرکت هایی وجود دارند که مدت ها است سهم قابل ملاحظه ای از درآمدهای بازارهای جهانی را از آن خود نموده اند و همواره با پیشی گرفتن از رقبا از سود آوری چشم گیری برخوردار می باشند به گونه ای که آوازه شهرت آنان زبان زد بازار های مصرف جهان است؛در این میان شرکت هایی وجود دارند که اسم آنها شناخته شده تر از اسم بسیاری از کشورها بوده و درآمد سالانه آنها نیز بالغ بر تولید ناخالص داخلی بسیاری از کشور های در حال توسعه یا کمتر توسعه یافته می باشد.راز کامیابی این کشور ها،صنایع و کشور ها در قدرت رقابتی آنها نهفته است .بدین معنی که با آگاهی و اشراف بر شرایط محیطی و بازار، به گونه ای اهداف، منابع، برنامه ها و اقدامات خود را تنظیم و عمل کرده اند که رقابت پذیری پایدار را نسبت به رقبای خود در بازار های جهانی به ارمغان آورده اند.(آقازاده،1387)
جارت آزاد مدل تجاری است که در ان کالاها و خدمات بدون محدودیتهای دولتی بین و یا درون کشورها انتقال مییابد. این محدودیتها شامل مالیات و تعرفه است. تفاوت تجارت ازاد با دیگر روشهای تجارتی این است که تخصیص کالا در میان کشورهای تجاری بر اساس قیمتهای مصنوع صورت میگیرد که ممکن بازتاب واقعی عرضه و تقاضا باشند. موافقتنامهٔ تجارت ازاد یکی از عناصر کلیدی مناطق تجارت ازاد است. بازار آزاد همان اقتصاد آزاد است که درآن خریداران و فروشندگان بدون هیچ قید و شرطی از لحاظ قیمت و مقدار باهم معامله میکنند و هیچگونه اجباری در خرید و فروش نیست. دولت افراد را آزاد گذاشته و تولیدکنندگان به خواست و رضایت خود به تولید میپردازند، و دولت هیچگونه مداخلهای برای تعین قیمت و مقدار محصول تولیدی نمیکند. بازار آزاد یکی از اساسهای مکتب کلاسیک یا لیبرالیزم در اقتصاد است که آدام اسمیت و دیوید ریکاردو از جمله پایهگذاران آن به شمار میروند
در گذشته بازرگانی میان ملل مختلف بر اساس ت موازنه اقتصادی انجام میشده است. دیوید ریکاردو و آدام اسمیت از جمله نخستین اقتصاددانان مخالف ت موازنه بازرگانی بودند. به عنوان مثال آدام اسمیت بر این اعتقاد بود که تجارت آزاد دلیل شکوفایی تمدنهایی نظیر مصر باستان بود. بسیاری از لیبرالها در بریتانیا، به ویژه در سده ۱۹ و اوایل سده ۲۰ (به عنوان مثال، جان استوارت میل) و همچنین در قرن بیستم در ایالات متحده (به عنوان مثال کوردل هال)، بر این باور بودند که تجارت آزاد مروج صلح است. رفتهرفته و با توجه به این اعتقادات، کشورها به سوی الگوی تجارت آزاد حرکت کردند.
ارزش تجارت آزاد ابتدا توسط آدام اسمیت مشاهده شد و او اولین کسی بود که به این نظریه پرداخت. او اظهار داشت:
شعار هر نانآور دوراندیشی این است که هرگز سعی نکن چیزی را که هزینه ساخت آن در خانه از هزینه خرید آن بیشتر است در خانه تولید کنی… اگر یک کشور خارجی بتواند کالایی را ارزانتر از آنچه خودمان میتوانیم تولید کنیم به ما عرضه کند، بهتر است آن کالا را وارد کرده و بر تولید کالاهایی که در آنها مزیت داریم، متمرکز شویم.
اکثر افراد این استدلال را میپذیرند؛ اما آنها نگران این هستند که اگر یک کشور دیگر، مثلاً چین، بتواند همه چیز یا تقریباً همه چیز را ارزانتر از آنها تولید کند، چه اتفاقی روی خواهد داد. آیا در این صورت تجارت آزاد چین با آمریکا به بیکاری کارگران آمریکایی که خود را ناتوان از رقابت با نیروی کار ارزانتر چینی میبینند، منجر نخواهد شد؟ پاسخ این سوال منفی است. دیوید ریکاردو در سال ۱۸۱۰ دلیل این امر را به خوبی توضیح داد.
نسبت هزینههای تجارت آزاد در مقابل منافع و سود آن در بین دانشگاهیان مورد بحث است. همچنین صنایع داخلی اغلب از تجارت آزاد به دلیل کاهش سود خود و بیشتر شدن سهم کالاهای وارداتی با قیمت پایین مخالفت میکنند. به عنوان مثال اگر ایالات متحده آمریکا تعرفه شکر وارداتی خود را کاهش میداد، تولیدکنندگان شکر سود و هزینه کمتری نصیبشان میشد و مجبور میشدند قیمت خود را افزایش دهند. این در حالی است که مصرفکنندگان شکر در آمریکا خواهان خرید شکری با قیمت کمتری هستند. وجود تعرفه بالا در یک کشور به معنی عدم اطمینان به صنایع داخلی برای ورود به بازارهای جهانی است. چنین صنایعی همواره در مرحله طفولیت خود باقی میمانند و نیازی نمیبینند که سمت پژوهش ، بازاریابی و مشتریمداری حرکت کنند.
[1] Rasla
برای دانلود متن کامل اینجا کلیک کنید
درباره این سایت